محل تبلیغات شما

برای اینکه یادم نره

.

 4 ساعت و نیم ازش گذشت

سالمم

کبودی ها کوفتگی ها و درد ها و گچ  

سوت گوشم از شدت ضربه

کابوس ها و با جیغ بیدار شدنا پشت سر هم

سوزش خراشیدگی های رو صورت

تلاش اطرافیان برای دلداری و آروم کردنم

8 مهر 98 ساعت 12 شب و زجه هام و درد هام و امداد و پورسینا

خدا رو شکر که زنده ای

عجیبه زنده ای

کدوم گشنه رو سیر کردی که زنده ای

خوشحال باش زنده ای

.

.

 

خورشید رو روشن کن تنهاییمو کم کن

در خیابان های اونتاریو

کپی پیس مسیج های صبحگاهی 2 دوست قدیمی

ها ,زنده ,رو ,درد ,هام ,ساعت ,ها و ,و درد ,که زنده ,هام و ,و پورسینا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

tajhizate_nezami زیارت