محل تبلیغات شما

چرا بهش نمیگی؟

انتظار داری چی بگم؟

انتظار دارم روحیه جنگجوتو حفظ کنی و بهش بگی زندگی بدون حضورش چقدر برات سخته

فکر میکنی خودش نمیدونه؟

اگه میدونه پس

گاهی وقتا دونستن یه چیز، کافی نیست  

بعضی وقتا سرم بهم میگه دست به کار شم. ولی نمیخام دخالت کنم

پس نکن

ولی نمیتونم آشفتگیتو ببینم و چیزی نگم. لامصب چرا فکر نمیکنی این اتفاق و زنده بیرون اومدنت ازش، یه شروع دوباره ست؟ پشت سر بذار و بگذر

که آخرش بشیم درک و الیسون؟

لعنت بهت اگه باهات مخالفت کنم، میشینی غصه میخوری؛ اگه پا به پات بیام، باهام مقابله میکنی. دهن سرویس. کمتر عکسای پنی رو نگاه کن. غلط کردم نشونت دادمش

میدونم این یه شروع دوباره ست میدونم. نمیخام دست از پا خطا کنم. باید کارایی که ولشون کردمو تموم کنم. اگه بخام طبق برنامه مهاجرتیم عمل کنم، الان باید کارای رفتنو انجام بدم برای هماهنگی با دانشگاه اونور و پذیرش و اپلای ولی نشستم خیره به افق های مغربی فکر میکنم از اولم باید دکتر میشدم و بعدشم جراح. پس احتمالن دکترامو همینجا بخونم. و یا نخونم دیگه. و برای پزشکی خوندن از اینجا برم دوباره باید برم تهران و با ایجنتم رودررو حرف بزنم

نمیخای توو این شروع دوباره دخالتش بدی؟

گاهی فکر میکنم شاید من عاشق نبودم صرفن یه آدم خودخاه بودم. و خودخاهیمو با عشق اشتباه گرفته بودم. شاید مشاورم حق داشت. من انتظاراتمو به عشق تعبیر میکردم شاید اون لیاقتش بیشتر از منه و اینا همه ش به نفعش باشه

نه نه این درست نیست. تو دوباره وارد مرحله خودسرزنشگری شدی. عقبگرد نکن

الان فقط میخام بذاری ماه رو نگا کنم و به آینده ی پر از سردرگمیم، پشت کنم

حواسم بهت هست. پشتتم

خورشید رو روشن کن تنهاییمو کم کن

در خیابان های اونتاریو

کپی پیس مسیج های صبحگاهی 2 دوست قدیمی

کنم ,یه ,فکر ,شاید ,پس ,ولی ,شروع دوباره ,یه شروع ,فکر میکنم ,تهران و ,برم تهران

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ღ♥یااااااااس عاشق ♥ღ